آیا همهی شرکتها میتوانند از استراتژی یکسانی برای مسئولیت اجتماعی خود بهره ببرند؟
آیا کار خیر نسخهی ثابتی دارد و تلقی عرفی از پخش ارزاق و مدرسهسازی واقعاً برای جامعه کارآمدند؟
آیا مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران، واقعاً مسئولانه انجام میشود یا به یک ویترین فریبکارانه برای برندینگ تقلیل پیدا کردهاست؟
رفتار مسئولانه بدون مشاهدهی واقعیت موجود و بررسی خلل و فرجها و شکافهایی که موجب کارآمد نبودن رفتارهای فعلی سازمانها در زمینهی مسئولیت اجتماعی میشود، امکانپذیر نیست.
مسئولیت اجتماعی شرکتی قاعدتاً باید اینگونه باشد که شرکتها بخشی از سود خود را با رضایت سهامداران به بخش اجتماعی اعانه دهند اما شاهد این هستیم که شرکتها بخش کوچکی از بودجهی برندینگ خود را صرف انجام امور خیریه میکنند و بعد به تبلیغ چهرهی برند خود به عنوان خَیّر و مسئول میپردازند؛ امور خیریهای که بدون نیازسنجی دقیق جامعه و بررسی چرایی و چگونگی، صرفاً به جامعه عرضه میشود تا به عنوان ابزاری در خدمت منافع شخصی و سازمانیِ فاعلان آن قرار گیرد.
در حالی که اگر بودجهی مسئولیت اجتماعی شرکتها به نهادهای اجتماعی که در زمینهی مسائل اجتماعی مشاهدهگر میدانی و فعالانی باتجربه هستند قرار بگیرد، میتوان هزینهی تخصیصدادهشده را به نحوی هدفمند به کار گرفت و ثمرهی عینیاش را در بلندمدت مشاهدهکرد. رویکردهای بازتوزیعیِ خیریهای کارا نیستند و در دنیا نیز منسوخشدهاند. پخش اطعام و ارزاق که تنها دوامی چند ساعته یا چند روزه دارند و فاقد کیفیتهای لازم رژیمغذایی سودمند هستند، نه بنیان خانوادههای در معرض آسیب را استحکام میبخشد، نه عزت نفسی تولید میکند و نه در بلندمدت موجب بهبود شرایط آنها میشود.
ما به عنوان فعالان بخش اجتماعی، نه ماهی دست آدمها میدهیم و نه صرفاً ماهیگیری یادشان میدهیم؛ ما با رویکرد کارآفرینی اجتماعی، صنعت ماهیگیری را تغییر میدهیم. در واقع از فرصتهایی که نه برای بخش خصوصی جذابیت سودآورانه دارند و نه برای بخش دولتی ممکن هستند، استفاده میکنیم تا با عقلانیت اجتماعی و ذهنیت کارآفرینانه، اقدامات کارآمد در راستای توانمدسازی زنان در معرض آسیب انجام بدهیم.
عقلانیت اجتماعی حکم میکند که شناخت ژرفی از بخش اجتماعی موجود و پتانسیلهایش داشتهباشیم و با خلاقیتی که ذهنیت کارآفرینانه میطلبد، پروژههای مختلفی طراحی کنیم تا نهتنها از منابع مالی کارگرترین بهره را ببریم بلکه با توجه به هر شرکتی، فعالیت بهینه و مؤثری در راستای بهکارگیری انرژیهای بخش اجتماعی صورتبندی کنیم.