سازمانها برای برندینگ خود تبلیغ میکنند و در جهت ایدههای اجتماعیشان برای مسئولیت اجتماعی شرکتی برنامهریزی میکنند. آیا میتوان از رهگذر فعالیت اجتماعی به برندینگ اندیشید؟
شرکتها میتوانند با نهادهای متخصص در زمینهی مسائل اجتماعی همکاری کنند، از فعالان با تجربهی میدانی مشاوره بگیرند و پروژههای ثمربخش پیشنهادی این نهادها را انجام دهند تا مطئن باشند که به وسیلهی این واسطهگری، فعالیتهایشان تأثیر بیشتری در بستر جامعه باقی میگذارد.
محصولات دوستدار محیط زیست، میتوانند به عنوان ابزاری برای برندینگ در خدمت کسبوکارهایی قرار بگیرند که نهتنها به ترویج فرهنگ زیست پایدار میاندیشند بلکه میخواهند از تبلیغات عادی فراتر رفته و با روشی خلاقانه برند خود را ماندگار و از دیگر رقبا متمایز کنند.
کیسهپارچهای، به سبب پایدار بودن تا سالها در چرخهی مصرف میماند و با هر بار استفاده، برند شما در ناخودآگاه افراد جایگیرتر میشود و اینطور همیشه در ذهن مردم حضور دارید. در حالی که بیلبوردهای خیابانی بعد از مدت کوتاهی از صحنهی شهر حذف میشوند. شما با هزینهی یک بیلبورد تبلیغاتی در یک نقطهی محدود شهر، میتوانید هزاران کیسهپارچهای به دست مخاطبتان برسانید. کیسهها با تک تک افراد به خیابانها و شهرهای متفاوت سفر کرده و با این بیلبوردهای کوچک متحرک، دایرهی مخاطبان شما را گستردهتر میکنند.
مسأله فقط لوگوی چاپشده روی کیسهها نیست، شما بهوسیلهی این جسم تماماً دستدوز، ارتباطی عاطفی با مخاطبان خود برقرار میکنید. توجه به دغدغههای اجتماعی و محیط زیستی، فاصلهی برند و شهروندان را کمتر میکند و اعتبار برند شما را افزایش میدهد. تجربه به ما ثابت کردهاست که طرحهای مناسب استفادهی روزمره، موفقتر عمل میکنند. مثلاً در کمپین «اکوبگ هایپراستار»، طرحهای مردمپسند یکی از دلایل استقبال گستردهی مردم از کیسههای پارچهای بود.
تبلیغات مسئولانه، راهی برای مشارکت در کار اجتماعی و ابزاری برای برندینگ سازمان شماست. انتخاب محصولات مانیز که توسط زنان در معرض آسیب دوخته میشوند، در عین حال که به توانمندسازی افراد جامعه میانجامد، بیانگر توجه شما به شیوهی زندگی دوستدار محیط زیست و ارزش قائلشدن به مخاطبتان برای دادن هدیهای کاربردی میباشد.